۲۱ شهریور؛ روز ملی سینما
کلیات
واژه سینما از واژه یونانی κινῆμα, -ατος (کینِما) به معنای جنبش گرفته شدهاست، اما در اصطلاح، سینما، هنر و فنی است که به کمک یک سری تصاویر متحرک، پیامی را به مخاطب خود که همان تماشا گر است منتقل میکند.
سینما آخرین هنر و به عبارت دیگر هفتمین هنر است. در این میان سینما تنها هنری است که نه تنها شش هنر دیگر را به خدمت گرفته بلکه به گونهای توانسته آنها را اعتلا نیز ببخشد. همچنین سینما صنعت، فن و تکنیک را نیز به خدمت گرفته و در متن خود دارد.
تاریخچه
برادران لومیر در سال ۱۸۹۵ سینماتوگراف (اولین دوربین فیلم برداری) را اختراع کردند. هرچند نمیتوان این دو برادر فرانسوی را یگانه افرادی دانست که به پیدایش هنر سینما کمک کردند. پیدایش سینما و فن فیلمبرداری خود مرهون پیشرفتهای بسیار زیادی هم در عرصهُ تکامل نگاتیو بود و هم تکامل دستگاههای اولیه عکاسی. به طوریکه نمیتوان قاطعانه از یک نفر بهعنوان مخترع سینما نام برد. دستگاههایی همچون کینتوسکوپ (ساخته توماس ادیسون)، ویتاسکوپ و بایوسکوپ همگی در پیدایش دستگاه سینماتوگراف مؤثر بودهاند. برادران لومیر خود دهها فیلم کوتاه ساختند که همهُ آنها صرفاً از یک نما تشکیل میشد و قطع و وصل و تدوین در آنها وجود نداشت. از جمله این فیلمها میتوانیم به ورود قطار به ایستگاه که به عنوان اولین فیلم ساخته شده به دست بشر محسوب میشود، خروج قایق از لنگرگاه، غذا خوردن کودک و خروج کارگران از کارخانه اشاره کرد.
پس از لومیرها، ژرژ مهلیس باعث تکامل فن سینما شد. دیدگاه مهلیس نسبت به سینما یک دیدگاه تئاتری بود. او پردههای گوناگونی از نمایش را فیلمبرداری میکرد و سپس این پردهها را به یکدیگر متصل میکرد. ژرژ مهلیس همچنین پدیدآورنده فن تروکاژ در سینماست.
پس از مهلیس، ادوین اس پورتر باعث تکامل بنیادین و ساختاری سینما شد. او با ساختن فیلمهای زندگی آتشنشان آمریکایی و سرقت بزرگ قطار سینما را به عنوان پدیدهای که امروزه میشناسیم معرفی کرد.
سینمای پورتر دیگر ارتباطی به تئاتر نداشت، بلکه به هنری مستقل و جدید تبدیل شده بود. پورتر، پیشگام فن تدوین فیلم نیز میباشد. راهی که او در سینما آغاز کرد در نهایت به سینمای داستانگوی هالیوود منجر شد.
ساختار سینما
در آغاز سینما را بیشتر یک پدیده علمی صنعتی میدانستند. در سالهای جنگ جهانی اول سینما، به عنوان یک وسیله نمایشی و سرگرمی، رونق تجاری یافت. سپس قابلیتهای هنری آن توسط فیلم سازان اروپایی و آمریکایی کشف شد. در همین سالها ریچیوتو کانودو منتقد و نظریهپرداز ایتالیایی، سینما را «هنر هفتم» معرفی کرد. زیرا به عقیده او سینما هنری ترکیبی است که در آن همه هنرها حضور دارند.
سینما به معنی ثبت حرکات است و همانطور که در مباحث قبل گفتیم، پیدایش تصویر متحرک در نتیجه تکامل تکنولوژی ابزارهای عکاسی بود. به همین سبب شیوه ضبط تصویر (فیلمبرداری) آن، عکسبرداری پشت سر هم، البته با فواصل زمانی ثابت و متوالی است. هیچ هنری به استثنای رسانه تلویزیون، نتوانسته از لحاظ محبوبیت، فراگیری و نیروی تأثیر بر عواطف و افکار مخاطب، با سینما رقابت کند. به همین دلایل و همچنین به آن علت که سینما به صنعت فن و ابزارهای فنی اتکای زیادی دارد، آن را «هنر قرن بیستم» نامیده اند. منشأ اصطلاح سینماتوگرافی واژهای یونانی (کینه ما) به معنای حرکت است. سینماتوگرافی به معنای «حرکت نگاری» یا فن ضبط حرکت است. تاریخ تکامل و تحول سینما را به طور کلی می توان به سه دوره عمده (با تأکید بر فنون و تکنیکهای سینمایی) تقسیم بندی کرد:
۱- دوره سینمای صامت: در سال ۱۸۹۵ دوره سینمای صامت آغاز شد. این دوره به زمان سینمایی بدون صدا و ساخت فیلم سیاه و سفید مربوط می شود.
۲- دوره سینمای ناطق: در سال ۱۹۲۷ عصر فیلم صدادار آغاز شد و عامل صدا، عملاً سینما را به صورت یک هنر سمعی-بصری درآورد.
۳- دوره سینمای رنگی: از اواخر دهه ۱۹۳۰ میلادی با اختراع فیلم رنگی آغاز شد.
۴- دوره سینمای دیجیتال
اکران
اِکران واژهای فرانسوی به معنای پرده سینما است که در فارسی هم استفاده میشود. در فارسی، واژه اکران معنی «به نمایش درآوردن» نیز به کار میرود، چنانکه میگویند «روز اکران این فیلم نزدیک است».
نقد سینما
نقادی فیلم یعنی تحلیل و ارزیابی فیلم. به صورت کلی، این نقادی را میتوان به دو گروه تقسیم کرد؛ نقادی فیلم توسط افراد صاحبنظر در رشته فیلمسازی و نقادی روزنامهای که به صورت روزمره در روزنامهها و دیگر رسانهها دیده میشود.
منتقدین فیلم که برای روزنامهها، مجلات و رسانههای گروهی کار میکنند؛ بهطور عمده بر روی فیلمهای جدید نظر میدهند. آنها به صورت عادی فقط یک بار فیلم مورد نظر را دیده و فقط یک یا دو روز وقت دارند تا نظر خود را ارائه نمایند. علیرغم این موضوع، منتقدین تأثیری عمده بر فیلمها دارند؛ بهخصوص آنهایی که دارای یک نوع خاص هستند. نشریات تخصصی زیادی در زمینهٔ نقد فیلم در جهان وجود دارند. به عنوان مثال کایه دو سینما (به فرانسوی:Cahiers du cinéma، به معنی دفترچههای سینما) یک مجله سینمایی تأثیرگذار و معتبر فرانسوی است که در سال ۱۹۵۱ توسط آندره بازن، ژاک دونیول-والکروز و ژوزف-ماری لودوکا بنیان گذاشته شد. ماهنامه فیلم مجله تأثیرگذار و معتبر ایرانی. این ماهنامه از سال ۱۳۶۰ شروع به فعالیت کرد. صاحب امتیاز و مدیر مسئول این نشریه، مسعود مهرابی بود که در ۱۰ شهریور ۱۳۹۹ درگذشت.
برای دانلود و استفاده از اینفوگرافیک روز جهانی بازیگر اینجا کلیک کنید.
اهمیت سینما
هنوز سینما دورههای آغازین خود را طی میکرد که لنین (از جمله پایه گذاران و سردمداران نظام کمونیست شوروی) درباره سینما گفت: «سینما با ما، همه ارتشهای دنیا بر علیه ما، سرانجام پیروز خواهیم شد.»
همین یک جمله که از زبان یک سیاستمدار نقل شده، به خوبی نشانگر اهمیت و قدرت سینماست. سینما وسیله خوبی برای تبلیغ و ارائه دیدگاهها و اندیشههای سیاسی و اجتماعی و حتی اقتصادی است و از همین رهگذر گاه مخاطبش را به بی راهه برده و او را در چمبره تبلیغات گسترده اسیر کرده، اما با این وجود سینما به علوم مختلف از پزشکی، الکترونیک و جغرافیا گرفته تا فیزیک، شیمی و تاریخ خدمات شایانی نموده است. سینما، این وسیله سمعی و بصری جذاب، بزرگترین کارکردش در خلق رویا، خلق ماجرا، خلق شخصیتهای دوست داشتنی، نفرت انگیز، ترحم بر انگیز و… و در نهایت ایجاد احساسات عمیق انسانی از عشق و محبت گرفته تا ترس و نفرت است.
دیگر سینما یک وسیله ساده سرگرمی ساز نیست، سینما پا را بسیار فراتر گذاشته و تجربه نشان داده، نادیده گرفتن آن امری غیر عاقلانه است، چه از سوی تماشاگران معمولی و چه از سوی سیاست گذاران اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جوامع مختلف.
فضای سینمایی
فضای سینمایی همان فضا و حیطهای است که در فیلم خلق میشود و به جهان عینی ربطی ندارد. فضای سینمایی را میتوان به شیوههای زیر از فضای واقعی جدا کرد:
۱ – فضای سینمایی، دو بعدی است و تصاویری خلق میکند که به اصطلا ح. عمق ندارند. این فضا بر درک ما از اندازهها، فواصل و روابط اشیا تاثیر میگذارد، به همین خاطر، فیلم سازان از ترکیب بندی قاب، استفاده از عدسیهای مخصوص، حرکت دوربینهای مختلف و تدوین استفاده میکنند، تا به نحوی این واپیچیدگیها را جبران کنند و فضایی مشابه فضای واقعی و قابل قبول برای تماشاگر بسازند.
۲ – تدوین نماها از زوایای مختلف میتواند فضایی تازه و یگانه خلق کند، و تجربهای جدید برای تماشاگر باشد.
۳- فضای واقعی و عینی، برای ما پیوسته و فاقد قطع و پارگی است. اما تدوین میتواند در فضای سینمایی ما را به عقب و جلو پرت کند. ما میتوانیم در این فضا بدون هیچ حرکتی صحنهای را از زوایا و فاصلههای مختلف ببینیم. چنین تدوینی پرسپکتیو فضایی را از بین میبرد، و یا دگرگون میکند.
۴ – در سینما میتوان با دکورهای مختلف، استفاده از طراحی صحنههای پیچیده و، امروز با گرافیکهای کامپیو تری فضاهایی عجیب و غریب خلق کرد و تماشاگر را چنان در آن جذب کرد که همه چیز برایش طبیعی و قابل قبول جلوه کند در حالی که هرگز چنین تجربه ایی در دنیای واقعی نداشته است و شاید هم هرگز نخواهد داشت.
زمان سینمایی
توالی زمانی و رویدادهای تاریخی در فیلم به گذر زمان در دنیای واقعی ربطی ندارد. در حالی که تماشاگر در زندگی روزمره خود با سیر بی رحم ثانیهها، ساعتها و روزها سرو کار دارد، سینما این توانایی را دارد که به شیوههای زیر این سیر منطقی را به هم بزند و یا حتی توالی زمانی تازهای را خلق کند:
۱ – نشان دادن هم زمان رویدادهای مختلف که در زمانهای گوناگون اتفاق افتاده اند، به نحوی که هم زمان به نظر برسند.
۲- حذف زمانهای غیر مهم در صحنهها و سکانس ها. در این لحظهها هیچ حادثهای که به درد سینما بخورد رخ نمی دهد. مثلا در صحنه ای، ما شروع حرکت اتومبیلی را به مقصدی مشخص می بینیم و در صحنه بعد بدون این که شاهد حرکت آن اتومبیل در مسیرش باشیم آن را در مقصد میبینیم.
۳ – بر عکس آنچه در مورد ۲ گفته شد، گاهی هم، زمان واقعی بسط داده میشود. این کار در مورد نماهای مهم و حساس انجام میشود. برای این کار نماهایی را که از چند زاویه و فاصله مختلف از یک رویداد واحد گرفته شده در کنار هم نشان میدهند و به این ترتیب زمان واقعی رویداد را افزایش میدهند.
۴ – بسط دادن و یا کوتاه کردن حس زمانی تماشاگر از طریق قطع سریع و حرکت دوربین.
۵ – پیش رفتن و یا عقب نشستن در زمان از طریق فلاش بک
۶- بر هم نمایی دو رویداد مختلف در دو زمان متفاوت برای خلق حس تضاد
باید در نظر داشت همه این قوانین به صورت نا خودآگاه در طول تاریخ سینما در ذهن تماشاگر جای گرفته و به نوعی سینما، تماشاگرش را برای ایجاد ارتباط با خودش، تربیت کرده و آموزش داده. در حالی که اولین تماشاگران سینما قادر به درک کوچکترین پیچیده گی زمانی و مکانی در فیلمها نبودند، تماشاگر امروزی قادر به درک و قبول پیچیدهترین تمهیدات سینمایی است..
پیدایش سینما در ایران
در سال ۱۹۰۰ سینما توسط مظفرالدینشاه پس از سفر به فرانسه به ایران آورده شد و اولین فیلمبردار، میرزا ابراهیم خان عکاسباشی بود.
اولین سالن نمایش فیلم نیز در سال ۱۲۸۳ در خیابان چراغ گاز توسط ابراهیم خان صحافباشی افتتاح شد.
اولین فیلمساز تحصیلکرده و حرفهای، خان بابا معتضدی بود، که برای اولینبار فیلم خبری ساخت. معتضدی اولین لابراتوار ظهور فیلم را نیز در زیرزمین خانهاش دایر کرد.
پس از ورود امکانات و ابزار تولید – به خصوص دوربین فیلمبرداری – آوانس اوگانیانس به همراه عدهای دیگر از دوستان خود نخستین پایههای سینمای ایران را بنا نهادند و با تشکیل گروهی در خیابان علاءالدوله (فردوسی کنونی) اقدام به تولید فیلم کردند.
نخستین فیلم سینمایی ناطق ایرانی دختر لر به کارگردانی اردشیر ایرانی و توسط عبدالحسین سپنتا در سال ۱۳۱۲ ساخته شد.
۲۱ شهریور ماه، روز ورود دستگاه سینماتوگراف و سرآغاز آشنایی ایرانیها با پرده سینما به عنوان روز ملی سینما نامگذاری شده است.
نخستینها
نخستین فیلمبردار ایرانی: میرزا ابراهیم خان عکاس باشی (۱۲۷۹)
نخستین سینمای ایرانی: گراند سینما (۱۳۰۵)
نخستین فیلم صامت ایرانی: آبی و رابی، اوانس اوگانیانس (۱۳۰۹)
نخستین فیلم ناطق ایرانی: دختر لر، اردشیر ایرانی (۱۳۱۲)
نخستین فیلم دوبله فارسی: دختر فراری، اسماعیل کوشان (۱۳۲۵)
نخستین کارگردان زن ایرانی: شهلا ریاحی، فیلم مرجان (۱۳۳۵)
نخستین مجله سینمایی ایرانی: ستاره سینما (۱۳۳۲)
نخستین جایزه جایزه خرس نقرهای از جشنواره برلین: طبیعت بی جان (۱۳۵۴)
نخستین جایزه نخل طلای جشنواره فیلم کن برای فیلم طعم گیلاس (۱۳۷۶)
نخستین جایزه شیر طلایی جشنواره ونیز: دایره (۱۳۷۹)
نخستین جایزه خرس طلایی از جشنواره برلین: جدایی نادر از سیمین (۱۳۹۰)
نخستین جایزه اسکار بهترین فیلم خارجیزبان برای فیلم جدایی نادر از سیمین (۱۳۹۰)
برای دانلود و استفاده از اینفوگرافیک صفرتا صد فیلم رستاخیز اینجا کلیک کنید.
در سال ۱۳۱۲ خورشیدی، اردشیر ایرانی، اولین فیلم ناطق فارسیزبان را به نام دختر لر در بمبئی کشور هندوستان ساخت. استقبالی که از این فیلم شد، مقدمات ساخت فیلمهای ایرانی دیگر را فراهم کرد. اولین سینمای همگانی در ایران را میرزا ابراهیم خان عکاسباشی در سال ۱۲۸۳ خورشیدی برابر با ۱۹۰۴ میلادی، افتتاح کرد. سپس مهدی خان روسی سالنی را در خیابان علاءالدوله و سپس در خیابان لالهزار افتتاح کرد. اما اولین سالن رسمی و حرفهای سینمای ایران که بهطور منظم فیلم پخش میکرد، در سال ۱۳۰۵ خورشیدی به نام گراند سینما و به دست علی وکیلی در تهران ساخته شد. در سال ۱۳۰۸ خورشیدی نیز چند سالن سینما در تهران ساخته شد. از آن جمله سینما «ایران» در لالهزار، سینما «مایاک»، و سینما «سپه» که ظرفیت بیش از ۱۱۰۰ نفر را داشت. خان بابا معتضدی (متولد ۱۲۷۱ خورشیدی در تبریز) در سال ۱۳۰۷ به عنوان نخستین فیلمبردار حرفهای و نیز به عنوان یک سینمادار، فعالیتهای بسیاری انجام داد. وی در سال ۱۳۰۸ خورشیدی فیلمبرداری نخستین فیلم سینمایی در ایران با نام آبی و رابی به کارگردانی اوانس اوهانیانس را انجام دادهاست.
آمار سینماها
در سال ۱۳۹۲در ایران ۲۴۷ سالن سینما وجود داشتهاست که در ۶۰ شهر ایران پراکنده بودهاند و در مقابل، ۱۰۸۱ نقطه شهری ایران فاقد سالن سینما بودهاند. شهر تهران و استان تهران بیشترین تعداد سینماهای کشور را دارند و این در حالی است که دو استان خراسان شمالی و کهگیلویه و بویراحمد فاقد سالن سینما هستند. در سال ۱۳۹۱ حدود ۸٫۵ میلیون نفر از سینماهای ایران بازدید کردهاند که به این ترتیب مشخص میشود که هر ایرانی هر ۹ سال یکبار به سینما میرود و تا سال ۱۳۹۷ تعداد سینماهای ایران به ۵۵۰ سالن افزایش یافتهاست.
برای مشاهده و دانلود اینفوگرافیک فیلیمو کلیک کنید.
برای مشاهده و دانلود اینفوگرافیک آپارات کلیک کنید.
منابع: همشهری آنلاین/ویکی پدیا
Leave a comment