روز پزشک و بزرگداشت ابوعلی سینا

ابوعلی سینا

ابوعلی سینا که نام کامل او حسین بن عبدالله بن علی بن سینا و ملقب به شیخ الرئیس است، در حدود ۳۷۰ ق/۹۸۰م‌ در بخارا زاده شد. پدرش از اهالی بلخ بود و در دوران فرمانروایی نوح بن منصور سامانی (‌۳۶۶-۳۸۷ق‌/۹۷۷-۹۹۷م‌) به بخارا رفت و در آنجا در یکی از مهم‌ترین قریه‌ها به نام خَرمَیثَن‌ در دستگاه اداری به کار پرداخت. او از قریه‌ای در نزدیکی آنجا، به نام اَفشَنَه‌، زنی به نام ستاره را به همسری گرفت و در آنجا اقامت گزید. ابن سینا در آنجا به جهان چشم گشود. پنج سال پس از آن برادر کهترش به نام محمود به دنیا آمد.

تحصیلات مقدماتی

ابن سینا نخست به آموختن قرآن و ادبیات پرداخت و ۱۰ ساله بود که همه قرآن و بسیاری از مباحث ادبی را فراگرفت. پدرش رسائل اخوان الصفاء را مطالعه می‌کرد و ابن سینا نیز گاه به مطالعه آنها می‌پرداخت. سپس پدرش وی را نزد سبزی فروشی به نام محمود مَسّاحی که از حساب هندی آگاه بود، فرستاد و ابن سینا از وی این فن را آموخت.

شروع فلسفه

در این هنگام دانشمندی به نام ابوعبدالله ناتِلی (حسین بن ابراهیم الطبری) که مدعی فلسفه‌دانی بود، به بخارا آمد. پدر ابن سینا وی را در خانه خود جای داد و ابن سینا نزد او به آموختن فلسفه پرداخت.

وی پیش از آمدن ناتِلی به بخارا، نزد مردی به نام اسماعیل زاهد فقه آموخته و در این زمینه سخت پویا و با همه شیوه‌های اعتراض، به روش فقیهان آشنا شده بود. آنگاه ابن سینا نزد ناتلی به خواندن «مدخل منطق ارسطو» (اَیساگوگِه = ایساغوجی) اثر پُرفوریوس فیلسوف نوافلاطونی (۲۳۴-۳۰۱ یا ۳۰۵م) پرداخت و در این راه تا بدانجا پیش رفت که نکات تازه‌ای کشف می‌کرد و سبب شگفتی بسیارِ استادش می‌شد. چنانکه وی پدر ابن سینا را وادار ساخت که فرزندش را یکباره و تنها در راه دانش مشغول کند.

ابن سینا بخش‌های ساده منطق را نزد ناتَلی فراگرفت، اما او را درباره دقایق این دانش ناآگاه یافت، از این رو به خواندن کتابهای منطق ارسطو و مطالعه شرح‌های دیگران بر آنها پرداخت، تا اینکه در این دانش چیره دست شد. وی همزمان کتاب «عناصر یا اصول هندسه» اثر اُقلیدس ریاضی دان مشهور یونانی (قرن سوم و چهارم هجری قمری) را اندکی نزد ناتلی خواند و سپس بقیه مسائل کتاب را نزد خود خواند و آنها را حل کرد.

سپس خواندن کتاب معروف المجسطی اثر بطلمیوس ستاره شناس بزرگ یونانی (ثلث دوم قرن دوم هجری قمری) را نزد ناتلی آغاز کرد و پس از خواندن مقدمات و رسیدن به شکلهای هندسی آن، ناتلی به وی گفت که بقیه کتاب را خودش بخواند و مسائل آن را حل کند و مشکلات را از وی بپرسد، اما به این کار نپرداخت و ابن سینا نزد خودش مسائل آن را حل کرد، چنانکه بسیاری از مشکل‌ها را ناتِلی نمی‌دانست، مگر پس از آنکه ابن سینا آنها را برای وی توضیح می‌داد.

 

برای دانلود مجموعه آیکون‌های روز پزشک اینجا کلیک کنید. 

برای دانلود اینفوگرافیک رایگان و باکیفیت روز پزشک اینجا کلیک کنید. 

 

 

تحصیل طبابت

در این هنگام، ناتلی بخارا را به قصد گُرگانْج و رسیدن به دربار ابوعلی مأمون بن محمد خوارزمشاه، ترک کرد. در این میان ابن سینا نزد خود به خواندن و آموختن متون و شرح‌های کتاب‌هایی در طبیعیات و الهیات پرداخت تا به گفته خودش «درهای دانش به رویش گشوده شد». آنگاه به دانش پزشکی گرایش یافت و خواندن کتابهایی را در این زمینه آغاز کرد. وی پزشکی را دانشی می‌شمارد که دشوار نیست و بدین سان می‌گوید که وی در اندک زمانی در آن مُبرّز شده، چنانکه پزشکان برجسته نزد او آموختن پزشکی را آغاز کردند. خود ابن سینا نیز به درمان بیماران می‌پرداخت و در این رهگذر شیوه‌هایی درمانی، برگرفته از تجربه، بر وی آشکار می‌شد که به گفته خودش نمی‌توان آنها را وصف کرد. وی همزمان به مطالعات خود در فقه و مناظره با دیگران در این زمینه ادامه می‌داد.

درمان حاکم بخارا

فرمانروای بخارا در این زمان نوح بن منصور سامانی بوده است. وی دچار یک بیماری می‌شود که پزشکان در درمان آن درمانده بودند. در این میان نام ابن سینا به دانشوری مشهور شده بود. پزشکان نام او را نزد او به میان آوردند و از او خواستند که ابن سینا را به حضور بخواند.

ابن سینا نزد بیمار رفت و با پزشکان در مداوای وی شرکت کرد و از آن پس در شمار پیرامونیان و نزدیکان نوح بن منصور درآمد. ابن سینا روزی از وی اجازه خواست که به کتابخانه بزرگ و مشهور وی راه یابد، این اجازه به او داده شد و ابن سینا در آنجا کتاب‌های بسیاری را در دانش‌های گوناگون یافت که نام‌های بسیاری از آنها را کسی نشنیده و خود وی نیز، هم پیش و هم پس از آن، آنها را ندیده بود.

وی به خواندن آنها پرداخت و از آنها بهره‌های فراوان گرفت. پس از چندی آن کتابخانه آتش گرفت و همه کتاب‌ها سوخته شد. دشمنان ابن سینا می‌گفتند که خود وی عمداً آن را به آتش کشیده بود تا دیگران از کتاب‌های آن بهره‌مند نشوند

ابن سینا در این هنگام، به گفته خودش به ۱۸ سالگی رسیده و از آموختن همه دانش های زمانش فارغ شده بود. وی می‌گوید: «در آن زمان حافظه بهتری در علم داشتم، اما اکنون دانش من پخته‌تر شده است، و گرنه همان دانش است و از آن پس به چیز تازه‌ای دست نیافته ام».

درگذشت

ابن سینا همچنان در اصفهان روزگار می‌گذرانید، تا هنگامی که علاء الدوله در ۴۲۷ق /۱۰۳۶م به نبرد با تاش فَرّاش سپهسالار سلطان مسعود در ناحیه کَرَج (یا کرخ) نزدیک همدان شتافت. ابن سینا که در این سفر علاءالدوله را همراهی می‌کرد، دچار بیماری قولنج شد و به درمان خود پرداخت و به قصد بهبود هر چه زودتر در یک روز هشت بار خود را تنقیه می‌کرد و در نتیجه دچار زخم روده شد. سپس در همین حال بیماری به اصفهان برده شد و همچنان به مداوای خود ادامه می‌داد تا اندکی بهبود یافت، چنانکه توانست در مجلس علاءالدوله حضور یابد. تا اینکه علاءالدوله قصد رفتن به همدان کرد. ابن سینا نیز وی را همراهی کرد، اما در راه بیماریش عود کرد. پس از رسیدن به همدان، وی از معالجه خود دست کشید و پس از چند روز در نخستین جمعه رمضان ۴۲۸/ژوئن ۱۰۳۷، در ۵۸ سالگی درگذشت و در همان شهر به خاک سپرده شد.

آثار: آثار ابوعلی سینا حدود ۴۵۰ عنوان است که ۱۳۱ اثر اصیل و ۱۱۱ اثر منسوب به او ذکر شده است.

الشفاء

النجاة

الاشارات و التنبیهات

الانصاف

رسالة فی معرفة النفس الناطقه

رسائل عرفانی

القانون فی الطب

النکت و الفوائد

تسع رسائل

منطق المشرقیین

رسالة اضحویة فی امر المعاد

عیون الحکمة

فی معانی کتاب ریطوریقا

رسالة فی الاکسیر

التعلیقات

المبدا و المعاد

دانشنامه علائی

الارجوزة فی الطب در قالب شعر نوشته شده و ۱۳۲۶

المدخل الی صناعة الموسیقی و کتاب اللواحق در مورد موسیقی

شاگردان

ابوالحسن بهمنیار بن مرزبان شاگرد بسیار معروف ابن سینا است که برخی از آثار او در دست است. وی از زرتشتیان آذربایجان بود.ولی بعدها مسلمان شد و کنیهٔ ابوالحسن را برگزید. چنان‌که بسیاری از ارباب تواریخ به این مطلب تصریح کرده‌اند و از نوشته‌های خود ابوالحسن بهمنیار از جمله التحصیل چنین مطلبی تأیید می‌شود. یکی از کتاب‌های ابن سینا به نام المباحث بیشتر شامل جواب سؤالات اوست.

ابوعبیدالله عبدالواحد بن محمد جوزجانی از سال ۴۰۳ هجری تا هنگام مرگ ابن سینا پیوسته در خدمت او بوده‌است و پس از مرگ او آثار او را گردآوری و تألیف کرد. تبحر او در ریاضیات بود. او کتاب سه جلدی دانشنامه علایی را پس مرگ ابن سینا تکمیل کرد.

ابوعبدالله محمد بن احمد المعصومی یکی دیگر از شاگردان مشهور ابن سینا است که رسالةالعشق را ابن سینا به نام او نوشت. وقتی نزاع علمی بوعلی سینا و ابوریحان بیرونی بر اثر برخی گفتارهای ابوریحان منقطع شد معصومی ادامهٔ بحث با ابوریحان را به عهده گرفت. مطالب معصومی به همراه اجوبه ابن سینا و سوالات و ردود ابی ریحان در کتاب اسئله و اجوبه در ایران و لبنان چاپ شده‌است.

شیخ علی نسائی خراسانی یکی دیگر از شاگردان ابن سینا که ناصر خسرو هم در سفرنامه اش از وی نام می‌برد.

ابومنصور حسین بن طاهر بن زیله اصفهانی از دانشمندان ایرانی قرن چهارم و پنجم هجری و از شاگردان ابن سینا بود. وی در دانش‌های زمان خود بیشتر در ریاضیات مهارت داشت. او در سال ۴۴۰ هجری درگذشت.

نام گذاری‌ها به نام ابن سینا

در سمت پنهان ماه دهانه‌ای به افتخار ابن سینا به نام وی دهانه ابن سینا نام‌گذاری شده‌است. در تهران، شیراز، مشهد و اصفهان، و همچنین؛ استانبول، هراره، بوبینی فرانسه بیمارستان‌هایی به افتخار وی نام‌گذاری شده‌اند. یک مرکز جراحی در نیویورک به افتخار وی نام‌گذاری شده‌است. در ساسکس شرقی انگلستان یک کالج طب چینی به نام وی نام‌گذاری شده‌است. در پاکستان یک کالج پزشکی به نام ابن سینا وجود دارد. در مجارستان یک کالج بین‌المللی با نام ابن سینا وجود دارد. ژورنال بین‌المللی بیوتکنولوژی به نام ابن سینا در تهران فعالیت می‌کند. پژوهشگاه ابن سینا در تهران به افتخار وی نام‌گذاری شده‌است. چندین مدرسه و مرکز آموزشی در ایران نیز به نام وی نام‌گذاری شده‌اند

 

جوایز معتبر به افتخار ابوعلی سینا

جایزه ابن سینا یونسکو

سازمان یونسکو هر دو سال یک بار جایزه‌ای به نام ابن سینا را از میان افرادی که در فلسفه اخلاق و علم پیشرو هستند اهدا می‌کند.

جایزه ابن سینا آلمان

در سال ۲۰۰۵ میلادی دکتر «یاشار بیلگین»ترک تبار (عضو حزب راست‌گرای اتحادیه دموکرات مسیحی آلمان) با همکاری چند فرد دیگر، کانونی عام‌المنفعه به نام “آویسنا پرایز” (Avicenna-Preis e.V) در شهر فرانکفورت آلمان بنیان نهاد تا سالانه به انتخاب هیئت داوران «جایزه ابن سینا»را به افراد یا سازمانهایی که در راه تفاهم فرهنگی ملت‌ها کوشا بوده‌اند اعطاء کند. مبلغ سقفی این جایزه تا یکصد هزار یورو تعیین شده که از طرف شخصیت‌های حقوقی و حقیقی مختلف مهیا می‌شود.

 

روز پزشک در کشورهای مختلف 

آمریکا

در آمریکا ۳۰ مارس برای بزرگداشت پزشکان و تقدیر از خدمات ارزنده آنها اختصاص داده شده است، به گونه ای که در این تاریخ و سال ۱۸۴۲ دکتر لانگ برای نخستین بار داروی بیهوشی “اتر” را در عمل جراحی به عنوان بیهوش کننده استفاده کرد. در آن روز دکتر لانگ اتر را برای یک بیمار تجویز کرد و سپس وی را تحت عمل جراحی قرار داد. این در حالی است که بیمار پس از به هوش آمدن اقرار کرد که طی جراحی هیچ دردی احساس نکرده است. این در حالی است که در ۳۰ مارس سال ۱۹۵۸ مصوبه “بزرگداشت روز پزشکان” توسط مجلس نمایندگان ایالات متحده به تصویب رسید و در سال ۱۹۹۰ این قانون در مجلس نمایندگان و مجلس سنا نیز معرفی شد. از آن زمان تا کنون ۳۰ مارس در تقویم رسمی این کشور به عنوان روز پزشک نامگذاری شده است.

کوبا

در کشور کوبا روز ۳ دسامبر که یادآور تولد “کارلوس جوان فینلی” می باشد به روز پزشک اختصاص داده شده است. وی که یک پزشک و دانشمند کوبایی تبار بود به عنوان پیشگام تب زرد در جهان معروف است. وی برای نخستین بار در سال ۱۸۸۱ تئوری پشه ناقل تب زرد را عنوان کرد. در بیماری تب زرد پشه ناقل بدن فرد را نیش زده و پس از آن با نیش زدن فرد سالم بیماری را به وی انتقال می دهد. این در حالی است که فینلی پشه Aedes را مسئول انتقال ارگانیسم انتقال مولد تب زرد شناسایی کرد و تئوری وی منجر به ارائه پیشنهادهایی برای کنترل جمعیت پشه ها به منظور شیوه کنترل و جلوگیری از گسترش بیماری شد.

هند

در کشور هند روز پزشک مصادف با اول ژوئیه است که به دلیل تجلیل از دکتر بیدهان چاندرا روی، پزشک افسانه ای و دومین وزیر ایالت بنگال غربی نامگذاری شده است. وی در تاریخ اول ژوئیه سال ۱۸۸۲ متولد شد و در همین تاریخ و سال ۱۹۶۲ در سن ۸۰ سالگی جان خود را از دست داد. چاندرا روی در تاریخ ۴ فوریه ۱۹۶۱ به دریافت بالاترین مدال غیرنظامی این کشور مفتخر شد. این در حالی است که هر سال روز اول ماه ژوئیه به مناسبت روز پزشک در هند تعطیل است. وی پزشک برجسته و یکی از مهم ترین مبارزان آزادی هند است که در زندگی بسیار پرمخاطره آمیز خود سرآمد و در حرفه اش بسیار ماهر بود. دکتر روی پس از فارغ التحصیلی از کالج پزشکی کلکته به عنوان معاون آن دانشگاه انتخاب شد و پس از آن به سیاست روی آورد، کمی بعد به عنوان وزیر ارشد بنگال غربی انتخاب شد و تا زمان مرگ خود این حرفه را حفظ کرد. بنابراین به همین مناسبت روز تولد وی به عنوان روز پزشک در هند جشن گرفته می شود.

ویتنام

در کشور ویتنام برای نخستین بار روز پزشک در تاریخ ۲۷ فوریه سال ۱۹۵۵ جشن گرفته شد و از آن زمان تا کنون همین روز برای تجلیل از پزشکان در نظر گرفته شده است. این در حالی است که نگوین تان دونگ، نخست وزیر ویتنام در کنفرانس مطبوعاتی بیستم فوریه امسال از برگزاری مراسم ویژه این روز و پروژه تشویق پزشکان جوان برای کار در ۶۲ منطقه محروم خبر داد. وی در کنفرانس آنلاین خود وظایف مسئولان و مقامات پزشکی این کشور را برشمرد و وظایف اصلی آنها را بهبود خدمات پزشکی و درمانی و افزایش سطح آگاهی بیماران عنوان کرد.

 

سوگندنامه بقراط

من به آپولون، پزشک آسکليپوس، هيژيا و پاناکيا سوگند ياد مي کنم و تمام خدايان و الهه ها را گواه میگيرم که در حدود قدرت و بر حسب قضاوت خود مفاد اين سوگند نامه و تعهد کتبی را اجرا نمايم. من سوگند ياد مي كنم که شخصی را که به من حرفه پزشکی خواهد آموخت مانند والدين خود فرض کنم و در صورتی که محتاج باشد درآمد خود را با وی تقسيم کنم و احتياجات وی را مرتفع سازم. پسرانش را مانند برادران خود بدانم و در صورتی که بخواهند به تحصيل پزشکی بپردازند بدون مزد يا قراردادی حرفه پزشکی را به آنها بياموزم. اصول دستورهای کلی، دروس شفاهی و تمام معلومات پزشکی را جز پسران خود، پسران استادم شاگردانی که طبق قانون پزشکی پذيرفته شده و سوگند ياد کرده اند به ديگری نياموزم. پرهيز غذايی را بر حسب توانايی و قضاوت خود به نفع بيماران تجويز خواهم کرد نه برای ضرر و زيان آنها و به خواهش اشخاص به هيچ کس داروی کشنده نخواهم داد و مبتکر تلقين چنين فکری نخواهم بود. همچنين وسيله سقط جنين در اختيار هيچ يک از زنان نخواهم گذاشت. با پرهيزگاری و تقدس زندگی و حرفه خود را نجات خواهم داد. بيماران سنگ دار را عمل نخواهم کرد و اين عمل را به اهل فن واگذار خواهم نمود. در هر خانه ای که بايد داخل شوم برای مفيد بودن به حال بيماران وارد خواهم شد و از هر کار زشت ارادی و آلوده کننده به خصوص اعمال ناهنجار و با زنان و مردان خواه آزاد و خواه برده باشند اجتناب خواهم کرد. آنچه در حين انجام دادن حرفه خود و حتی خارج از آن درباره زندگی مردم خواهم ديد يا خواهم شنيد که نبايد فاش شود به هيچ کس نخواهم گفت زيرا اين قبيل مطالب را بايد به گنجينه اسرار سپرد. اگر تمام اين سوگند نامه را اجرا کنم و به آن افتخار کنم از ثمرات زندگی و حرفه خود برخوردار شوم و هميشه بين مردان مفتخر و سربلند باشم، ولی اگر آن را نقص کنم و به سوگند عمل نکنم از ثمرات زندگی و حرفه خود بهره نبرم و هميشه بين مردان سرافکنده و شرمسار باشم.

متن سوگندنامه بين المللي امروزي

هم اكنون كه حرفه پزشكي را براي خود اختيار مي كنم با خود عهد مي بندم كه زندگيم را يكسره وقف خدمت به بشريت نمايم و احترام و تشكرات قلبي خود را به عنوان دين اخلاقي و معنوي به پيشگاه اساتيد محترم تقديم مي دارم و سوگند ياد مي كنم وظيفه خود را با وجدان و شرافت انجام دهم. اولين وظيفه من اهميت و بزرگ شماري سلامت بيمارانم خواهد بود. اسرار بيمارانم را هميشه محفوظ خواهم داشت. شرافت و حيثيت پزشكي را از جان و دل حفظ خواهم كرد. همكاران من برادران و خواهران من خواهند بود. دين، مليت، نژاد، عقايد سياسي و موقعيت اجتماعي هيچگونه تأثيري در وظايف پزشكي من نسبت به بيمارانم نخواهد داشت. من در هر حال به زندگي بشر كمال احترام را مبذول خواهم داشت و هيچگاه معلومات پزشكي ام را برخلاف قوانين بشري و اصول انساني به كار نخواهم برد. آزادانه به شرافت خود سوگند ياد مي كنم آنچه را كه قول داده ­ام انجام دهم.

متن سوگندنامه در ايران

اكنون كه با عنايات و الطاف بيكران الهي دوره دكتري پزشكي را با موفقيت به پايان رسانده ام و مسؤوليت خدمت به خلق را بر عهده گرفته ام، در پيشگاه قرآن كريم به خداوند قادر متعال كه داناي آشكار و نهان است و نامش آرامش دل هاي خردمندان و يادش شفاي آلام دردمندان، سوگند ياد مي كنم كه: همواره حدود الهي و احكام مقدس ديني را محترم شمارم، از تضييع حقوق بيماران بپرهيزم و سلامت و بهبود آنان را بر منافع مادي و اميال نفساني خود مقدم دارم, در معاينه و معالجه حريم عفاف را رعايت كنم و اسرار بيماران خود را، جز به ضرورت شرعي و قانوني، فاش نسازم، خود را نسبت به حفظ قداست حرفه پزشكي و حرمت همكاران متعهد بدانم و از آلودگي به اموري كه با پرهيزكاري و شرافت و اخلاق پزشكي منافات دارد اجتناب ورزم، همواره براي ارتقاء دانش پزشكي خويش تلاش كنم و از دخالت در اموري كه آگاهي و مهارت لازم را در آن ندارم خودداري نمايم, در امر بهداشت, اعتلاء فرهنگ و آگاهي هاي عمومي تلاش نمايم و تأمين، حفظ و ارتقا سلامت جامعه را مسؤوليت اساسي خويش بدانم.

تاریخچه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی

تا سال ۱۲۸۲ خورشیدی،  تشکیلات و نهادی برای رسیدگی به بهداشت در ایران نبود. اگر بیماری همه‌گیر مرگباری شیوع می‌یافت، چند نفر از اطبای پایتخت را موقتا جمع مى‌کردند که مشورت بدهند چه باید کرد. کشتیهایی که می خواستند در بنادر ایران پهلو بگیرند، قبلا می‌بایست در بنادر کشورهای دیگر، جواز سلامت داشته باشند چون ایران امکانات بررسی بهداشتی آنها را نداشت. هر چند سال یک بار که کنفرانس بین‌المللى بهداشت تشکیل می‌شد، از ایران هم نماینده می‌رفت ولى به سکوت می‌گذراند. تا اینکه در این سال (۱۲۸۲) به پیشنهاد میرزا نصراله خان مشیر الدوله، صدراعظم وقت، مظفرالدین شاه فرمان تشکیل «اداره کل صحیه» را صادر کرد. این اداره، هیئتی مشورتى به نام «مجلس حفظ الصحه دولتى» داشت که تشکیلات اصلی برنامه ریزی و مدیریت بهداشت در ایران شد. دکتر امیرخان امیر اعلم نیز به نمایندگی از آن در کنفرانس بین‌المللى بهداشت در پاریس شرکت کرد و پس از چهل روز مذاکراه، توانست تشکیلات بهداشت ایران را در عهدنامه بین المللی این کنفرانس به رسمیت بشناساند.

اداره امور درمان کشور تا سال ۱۳۲۰ توسط اداره کل صحیه (بهداری) وابسته به وزارت داخله (کشور) بود. به موجب ماده ۳ قانون اصلاح بودجه سال ۱۳۲۰ که در هشتم آبان ماه آن سال به تصویب مجلس شورای ملی رسید اداره کل بهداری به وزارت بهداری تبدیل شد .قبل از تصویب قانون مزبور در سی‌ام شهریور ماه ۱۳۲۰ اسماعیل مرآت توسط محمدعلی فروغی نخست وزیر وقت در ضمن معرفی کابینه به مجلس شورای ملی به عنوان وزیر بهداری تعیین شد.

در ۲۷ اسفند ماه ۱۳۵۱ برای تأمین خدمات درمانی کارکنان دولت، قانونی تحت عنوان «خدمات درمانی مستخدمین دولت» تصویب شد. به موجب ماده ۲ این قانون، سازمانی تحت عنوان سازمان تأمین خدمات درمانی تشکیل شد و در سال ۱۳۵۲ اساسنامه این سازمان به تصویب مجلس شورای ملی رسید.

در سال ۱۳۵۳ (۱/۵/۱۳۵۳) به منظور فراهم آوردن و گسترش خدمات رفاهی تشکیل وزارت رفاه اجتماعی به تصویب مجلس شورای ملی رسید و به موجب بند الف ماده ۱ این قانون وظیفه تأمین بیمه درمان همگانی به این وزارتخانه محول گردید و به موجب بند ج ماده ۲ این قانون، سازمان تأمین خدمات درمانی مستخدمین دولت از وزارت بهداری جدا و به این وزارت وابسته شد.

در سال ۱۳۵۴ (۳/۴/۱۳۵۴) به منظور اجرا، تعمیم و گسترش بیمه‌های اجتماعی با تصویب مجلس شورای اسلامی سازمان تأمین اجتماعی تشکیل شد.

در سال ۱۳۵۵ (۱۶/۴/۱۳۵۵) با ادغام وزارت رفاه اجتماعی در وزارت بهداری، وزارتخانه جدید تحت عنوان وزارت بهداری و بهزیستی تأسیس شد.

هدف از تشکیل وزارت بهداری و بهزیستی یکپارچگی خدمات بهداشتی درمانی و بیمه خدمات درمانی بود.

ماده ۲: کلیه وظایف و اختیارات و مسئولیت‌های وزارت رفاه اجتماعی و وزارت بهداری با کارکنان و اعتبارات و دارایی و تعهدات آنها حسب مورد ادغام و وزارت بهداری و بهزیستی واگذار شد.

انجام تکالیف و خدماتی که در زمینه بهداشتی و بهزیستی توسط وزارتخانه‌ها و سازمان‌ها و شرکت‌های دولتی دیگر اجرا می‌شد به پیشنهاد وزارت بهداری و بهزیستی و تصویب هیأت وزیران به وزارت بهداری و بهریستی واگذار شد.

وظایف اجرایی این وزارتخانه در تاریخ ۱۰/۵/۱۳۵۵در استان‌ها به موجب ماده ۳ همین قانون به سازمان‌های منطقه‌ای بهداری و بهزیستی محول شد.

با تصویب این قانون تولیت امور بهداشت و درمان و تأمین اجتماعی (بیمه‌ای و حمایتی) از جمله بیمه خدمات درمانی به صورت یکپارچه در حوزه اختیار وزارتخانه واحدی تحت عنوان وزارت بهداری و بهزیستی بوده است.

در این سال‌ها واحدهای بهداشتی درمانی از جمله بیمارستان‌ها علاوه بر بخش دولتی عمدتاً توسط جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران (هلال احمر)، سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی، دانشکده‌های علوم پزشکی، وزارت بهداری و بهزیستی، بنیادها و مؤسسات خیریه اداره می‌شدند.

 در سال ۱۳۵۷ که سال پیروزی انقلاب شکوهمند ایران است تولیت امور بهداشت، درمان و تأمین اجتماعی از جمله بیمه خدمات درمانی و مدیریت واحدهای بهداشتی درمانی از جمله بیمارستان‌ها با وزارت بهداری و بهزیستی بود.

پس از پیروزی انقلاب مطابق مصوبات شورای انقلاب، بیمارستان‌های وابسته به جمعیت هلال احمر، سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی و بیمارستان‌های وابسته به بنیادها به وزارت بهداری و بهزیستی منتقل شدند.

در سال ۱۳۵۹ (۲۴/۳/۱۳۵۹) با تصویب شورای انقلاب، سازمان بهزیستی به صورت سازمانی مستقل و از ترکیب معاونت بهزیستی وزارت بهداری و بهزیستی، کمیته امداد امام (ره)، بنیاد شهید و سازمان تربیتی شهرداری تهران تشکیل گردید و اداره آن به عهده وزیر مشاور و رئیس سازمان بهزیستی محول شد.

در سال‌های بعد کمیته امداد امام و بنیاد شهید نیز از سازمان بهزیستی منتزع و مؤسسات مستقلی شدند.

در سال ۱۳۵۹ (۱۰/۱۲/۱۳۵۹) با توجه به تشکیل سازمان بهزیستی، نام وزارت بهداری و بهزیستی نیز به وزارت بهداری تغییر یافت البته شرح وظایف وزارت بهداری فراتر از  قبل از سال ۱۳۵۲ بود. وزارت بهداری اخیر کلیه وظایف بهداری و بهزیستی را به استثنای وظایف معاونت بهزیستی عهده‌دار بود.

در سال ۱۳۶۳ (۱۶/۱۰/۱۳۶۳) مطابق مصوب مجلس شورای اسلامی، سازمان بهزیستی به وزارت بهداری ملحق و نام وزارت بهداری به وزارت بهداری و بهزیستی تبدیل شد.

در سال ۱۳۶۴ به منظور استفاده مطلوب و هماهنگ از امکانات پزشکی کشور در جهت تأمین و تعمیم بهداشت و درمان و بهزیستی و آموزش و پژوهش، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تشکیل شد و به موجب این قانون کلیه اختیارات وزیر بهداری و بهزیستی و آن قسمت از وظایف و اختیارات وزیر فرهنگ و آموزش عالی که در ارتباط با آموزش پزشکی بود با انضمام امور بهداشت، درمان و پژوهش پزشکی بود به وزیر این وزارتخانه محول شد.

تشکیلات و وظایف این وزارتخانه در سال ۱۳۶۷ به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید.

در سال ۱۳۷۳ (۴/۸/۱۳۷۳) با تصویب قانون بیمه همگانی سازمان بیمه خدمات درمانی وابسته به وزارت بهداشت، درمان وآموزش پزشکی تشکیل شد.

در سال ۱۳۸۳ (۲۱/۳/۱۳۸۳) با تصویب قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی کلیه وظایف تأمین اجتماعی (بیمه‌ای و حمایتی) از وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی منفک و به وزارت اخیر داده شد. وابستگی سازمان‌های بهزیستی، خدمات درمانی و تأمین اجتماعی نیز از وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به وزارت جدیدالتأسیس، وزارت رفاه و تامین اجتماعی  منتقل شد.

اسامی وزرای بهداری از بدو تاسیس وزارت بهداری به ترتیب تشکیل کابینه‌ها از بدو تاسیس تا امروز با ذکر نام وزیر بهداری و تاریخ وزارت و نام رئیس دولت

۱-   آقای دکتر علی اصغرخان مودب‌الدوله وزیر صحیه و امور خیریه در کابینه میرزاسید ضیاءالدین طباطبایی تاریخ ۵ اسفند ۱۲۹۹ شمسی

۲-      آقای دکتر علی اصغرخان مودب‌الدوله وزیر صحیه و امور خیریه در کابینه میرزاسید ضیاءالدین طباطبایی تاریخ ۴خرداد ۱۳۰۰ شمسی

۳-      آقای میرزاحسن خان حکیم‌الدوله وزیر صحیه و امور خیریه در کابینه قوام‌السلطنه تاریخ ۱۴ خرداد ۱۳۰۰ شمسی

۴-      آقای اسماعیل مرآت با عنوان وزیر بهداری در کابینه محمد علی فروغی تاریخ ۳۰ شهریور ۱۳۲۰ شمسی

۵-      آقای باقر کاظمی با عنوان وزیر بهداری در کابینه دوم محمد علی فروغی تاریخ ۱۳ آذر ۱۳۲۰ شمسی

۶-      آقای علی اصغر حکمت با عنوان وزیر بهداری در کابینه سوم محمد علی فروغی تاریخ ۱۱ اسفند ۱۳۲۰ شمسی

۷-      آقای علی اصغر حکمت با عنوان وزیر بهداری در کابینه علی سهیلی تاریخ ۱۸ اسفند ۱۳۲۰ شمسی

۸-      آقای دکتر اسمعیل مرزبان با عنوان وزیر بهداری در کابینه احمد قوام تاریخ ۱۸ مرداد ۱۳۲۱ شمسی

۹-      آقای نصراله انتظام با عنوان وزیر بهداری در کابینه ترمیم شده احمد قوام تاریخ ۱ بهمن ۱۳۲۱ شمسی

۱۰-   آقای امان اله اردلان با عنوان وزیر بهداری در کابینه دوم علی سهیلی تاریخ ۲۸ بهمن ۱۳۲۱ شمسی

۱۱-   آقای دکتر قاسم غنی با عنوان وزیر بهداری در کابینه محمد ساعد تاریخ ۸ فروردین ۱۳۲۳ شمسی

۱۲-   آقای دکتر لقمان‌الملک «سعید مالک» وزیر بهداری در کابینه دوم محمد ساعد تاریخ ۱۷ فروردین ۱۳۲۳ شمسی

۱۳-   آقای دکتر منوچهر اقبال کفیل وزارت بهداری در کابینه سوم محمد ساعد تاریخ ۱۵ شهریور ۱۳۲۳ شمسی

۱۴-   آقای دکتر لقمان‌الملک «سعید مالک» وزیر بهداری در کابینه مرتضی قلی بیات تاریخ ۵ آذر ۱۳۲۳ شمسی

۱۵-   آقای دکتر اسماعیل مرزبان با عنوان وزیر بهداری در کابینه ابراهیم حکیمی تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۳۲۴ شمسی

۱۶-    آقای دکتر سعید مالک با عنوان وزیر بهداری در کابینه محسن صدر تاریخ ۲۶ تیر ۱۳۲۴ شمسی

۱۷-   آقای دکتر سعید مالک با عنوان وزیر بهداری در کابینه دوم ابراهیم حکیمی تاریخ ۱۳ آبان ۱۳۲۴ شمسی

۱۸-   آقای دکتر منوچهر اقبال با عنوان وزیر بهداری در کابینه احمد قوام تاریخ ۲۵ بهمن ۱۳۲۴ شمسی

۱۹-   آقای دکتر مرتضی یزدی با عنوان وزیر بهداری در کابینه احمد قوام تاریخ ۱۰ مرداد ۱۳۲۵ شمسی

۲۰-   آقای دکتر منوچهر اقبال با عنوان وزیر بهداری در کابینه احمد قوام تاریخ ۲۲ شهریور ۱۳۲۶ شمسی

۲۱-   آقای دکتر منوچهر اقبال با عنوان وزیر بهداری در کابینه احمد قوام تاریخ ۲۲ شهریور ۱۳۲۶ شمسی

۲۲-   آقای دکتر سعید مالک با عنوان وزیر بهداری در کابینه سوم ابراهیم حکیمی تاریخ ۶ دی ماه ۱۳۲۶ شمسی

۲۳-   آقای دکتر اعلم‌الملک (عباس ادهم) با عنوان وزیر بهداری در کابینه عبدالحسین هژیر تاریخ ۱ تیر ۱۳۲۷ شمسی

۲۴-   آقای دکتر امیراعلم با عنوان وزیر بهداری در کابینه چهارم محمد ساعد تاریخ ۲۵ آبان ۱۳۲۷ شمسی

۲۵-   آقای دکتر عباس ادهم با عنوان وزیر بهداری در کابینه ترمیم شده محمد ساعد تاریخ ۱۶ اسفند ۱۳۲۸ شمسی

۲۶-    آقای محمد علی وارسته با عنوان وزیر بهداری در کابینه علی منصور تاریخ ۱۴ فروردین ۱۳۲۹ شمسی

۲۷-   آقای دکتر جهانشاه صالح با عنوان وزیر بهداری در کابینه سپهبد حاج علی رزم‌آراء تاریخ ۶ تیر ۱۳۲۹ شمسی

۲۸-   آقای دکتر عباس نفیسی با عنوان کفیل وزارت بهداری در کابیه حسین علاء تاریخ ۱۶ اسفند ۱۳۳۰ شمسی

۲۹-   آقای دکتر حسن ادهم با عنوان وزیر بهداری در کابینه ترمیم شده دکتر محمد مصدق تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۳۳۰ شمسی

۳۰-   آقای دکتر محمدعلی ملکی یزدی با عنوان وزیر بهداری در کابینه ترمیم شده دکتر محمد مصدق تاریخ ۱۱ مهر ۱۳۳۰ شمسی

۳۱-   آقای دکتر صبار فرمانفرمائیان کفیل وزارت بهداری در کابینه دوم دکتر محمد مصدق تاریخ ۴ مرداد ۱۳۳۱ شمسی

۳۲-   آقای دکتر محمدعلی ملکی یزدی وزیر بهداری در کابینه ترمیم شده دکتر محمد مصدق تاریخ ۱۸ تیر ۱۳۳۲ شمسی

۳۳-   آقای دکتر جهانشاه صالح با عنوان وزیر بهداری در کابینه سپهبد فضل‌اله زاهدی تاریخ ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ شمسی

۳۴-   آقای دکتر جهانشاه صالح با عنوان وزیر بهداری در کابینه دوم سپهبد فضل‌اله زاهدی تاریخ ۲ اردیبهشت ۱۳۳۳ شمسی

۳۵-   آقای دکتر جهانشاه صالح با عنوان وزیر بهداری در کابینه دوم حسین علاء تاریخ ۱۷ فروردین ۱۳۳۴ شمسی

۳۶-   آقای دکتر جهانشاه صالح با عنوان وزیر بهداری در کابینه سوم حسین علاء تاریخ ۲۳ خرداد ۱۳۳۵ شمسی

۳۷-   آقای دکتر عبدالحسین راجی با عنوان وزیر بهداری در کابینه دکتر منوچهر اقبال تاریخ ۱۵ فروردین ۱۳۳۶ شمسی

۳۸-   آقای دکتر جهانشاه صالح با عنوان وزیر بهداری در کابینه ترمیم شده دکتر منوچهر اقبال تاریخ ۲۹ اسفند ۱۳۳۸ شمسی

۳۹-   آقای دکتر جهانشاه صالح  با عنوان وزیر بهداری در کابینه مهندس جعفر شریف امامی تاریخ ۹ شهریور ۱۳۳۹ شمسی

۴۰-   آقای دکتر جواد آشتیانی با عنوان وزیر بهداری در کابینه دوم مهندس جعفر شریف امامی تاریخ ۲۰ اسفند ۱۳۳۹ شمسی

۴۱-  آقای دکتر عبدالحسین طبا وزیر بهداری در کابینه علی امینی انتخاب شد و از قبول مقام وزارت خودداری نمود«۱۶ اردیبهشت ۱۳۴۰» و علی امینی آقای دکتر ریاحی را در ۱۳/۳/۱۳۴۰ بجای ایشان معرفی نمود.

۴۲-   آقای دکتر ابراهیم ریاحی با عنوان وزیر بهداری در کابینه اسداله علم تاریخ ۲۸ تیر ۱۳۴۱ شمسی

۴۳-   آقای دکتر ابراهیم ریاحی با عنوان وزیر بهداری در کابینه دوم اسداله علم تاریخ ۳۰ بهمن ۱۳۴۱ شمسی

۴۴-   آقای دکتر ابراهیم ریاحی با عنوان وزیر بهداری در کابینه سوم اسداله علم تاریخ ۳۰ مهر ۱۳۴۲ شمسی

۴۵-   آقای دکتر جمشیدآموزگار با عنوان وزیر بهداری در کابینه حسنعلی منصور تاریخ ۱۷ اسفند ۱۳۴۲ شمسی

۴۶-    آقای دکتر جمشیدآموزگار با عنوان وزیر بهداری در کابینه امیرعباس هویدا تاریخ ۷ بهمن ۱۳۴۳ شمسی

۴۷-   دکتر منوچهر شاهقلی با عنوان وزیر بهداری در کابینه امیرعباس هویدا تاریخ ۱۳۴۳ شمسی

۴۸-   دکتر کاظم سامی از ۱۳۵۷/۱۱/۲۸تا ۱۳۵۸/۸/۱۵

۴۹-   دکتر موسی زرگر از  ۱۳۵۸/۸/۲۸تا ۱۳۵۹/۴/۳۱

۵۰-   دکتر هادی منافی از ۱۳۵۹/۶/۲۱ تا ۱۳۶۳/۵/۲۴

۵۱-   دکتر سیدعلیرضا مرندی از ۱۳۶۳/۵/۲۵  تا ۱۳۶۸/۶/۷

۵۲-   دکتر ایرج فاضل از ۱۳۶۸/۶/۸ تا ۱۳۶۹/۱۰/۲۲

۵۳-   دکتر رضا ملک‌زاده از ۱۳۶۹/۱۰/۲۲ تا ۱۳۷۲/۵/۲۶

۵۴-   دکتر سیدعلیرضا مرندی از۱۳۷۲/۵/۲۷ تا ۱۳۷۶/۶/۱

۵۵-   دکتر محمد فرهادی از ۱۳۷۶/۶/۱ تا ۱۳۸۰/۶/۱

۵۶-   دکتر مسعود پزشکیان از۱۳۸۰/۶/۱ تا ۱۳۸۴/۶/۲

۵۷-    دکتر کامران باقری لنکرانی از ۱۳۸۴/۶/۳  تا ۱۳۸۸/۶/۱۴

۵۸-   دکتر مرضیه وحید دستجردی ۱۳۸۸/۶/۱۴ تا ۱۳۹۱/۱۰/۷

۵۹-   دکتر حسن طریقت منفرد ۱۳۹۱/۱۰۷تا ۱۳۹۲/۰۵/۲۴

۶۰-    دکتر سیدحسن هاشمی از۱۳۹۲/۰۵/۲۴  تا ۱۳۹۷/۱۰/۱۳

۶۱- دکتر سعید نمکی از  ۱۳۹۷/۱۰/۱۳  تاکنون

برای دانلود مجموعه آیکون‌های روز پزشک اینجا کلیک کنید. 

برای دانلود اینفوگرافیک رایگان و باکیفیت روز پزشک اینجا کلیک کنید. 

 

سرانه پزشک ایران 

در مقایسه سرانه پزشک ایران با کشورهای گروه ۲۰، در ایران ۱۱٫۷ پزشک به ازای هر ۱۰ هزار نفر وجود دارد اما در بسیاری از کشورهایی که ازنظر نظام سلامت کشورهای پیشرفته‌تری هستند، این عدد بالای ۳۰ یا ۴۰ است.

وضعیت ایران در سرانه‌ پزشکان متخصص خیلی بدتر است و تقریباً به ازای هر ۱۰ هزار نفر ۶ پزشک متخصص در کشور وجود دارد، در حالیکه خیلی از این کشورهای پیشرفته و حتی متوسط، بالای ۲۰ پزشک متخصص به ازای هر ۱۰ هزار نفر دارند.

سرانه‌ی پزشک در شهر تهران به ازای هر ۱۰ هزار نفر ۳۵ پزشک است درصورتی‌که تهران ۱۱ درصد جمعیت کشور را دارد. در شهرهای نسبتاً کوچک‌تر که دانشکده‌های پزشکی دارند و ۴۰ درصد جمعیت را دارند این سرانه ۱۵ هست و نیمی از جمعیت کشور ما با سرانه دو نیم پزشک به ازای ۱۰ هزار نفر دارند زندگی می‌کنند.

مهاجرت پزشکان

در حوزه پزشکان عمومی سالانه ۳۰۰ الی ۳۵۰ نفر و در حوزه تخصصی هم سالانه ۳۰۰ نفر از فارغ التحصیلان ما به خارج از کشور مهاجرت می‌کنند.

آمار و ارقام دانشجویان علوم پزشکی ۱۳۹۹

بررسی ظرفیت پذیرش رشته های علوم پزشکی در سال ۹۹ ، در دوره های مختلف روزانه، نوبت دوم (شبانه)، مناطق محروم، دانشگاه فرهنگیان، دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی غیرانتفاعی و پیام نور نشان می دهد که این ظرفیت ۵۴ هزار و ۲۷۸ نفر است.

در سال ۱۴۰۰ دانشگاه ها مشابه سال های قبل دانشجو پذیرش خواهند کرد. بنابراین در سه رشته پرتقاضای علوم پزشکی نیز تغییر چندانی برای پذیرش نداریم.

ظرفیت پذیرش رشته های علوم پزشکی سال گذشته در دوره های مختلف: ۵۴ هزار و ۲۷۸ نفر

ظرفیت پذیرش گروه علوم تجربی در دوره روزانه در سال گذشته، ۳۵ هزار و ۸۶۱ نفر است. ظرفیت دوره نوبت دوم (شبانه) ۲ هزار و ۸۷۱ نفر، ظرفیت محروم (زلزله زده، سیل زده و سایر مصوبات) ۲۶۳ نفر، ظرفیت دانشگاه فرهنگیان (ویژه داوطلبان آزاد) ۴ هزار و ۲۷۸ نفر، ظرفیت دانشگاه ها و موسسات غیردولتی و غیرانتفاعی ۷ هزار و ۴۳۳ نفر و ظرفیت دانشگاه پیام نور ۳ هزار و ۵۷۲ نفر است.

ظرفیت پذیرش گروه آزمایشی تجربی دوره روزانه : ۳۵ هزار و ۸۶۱ نفر

ظرفیت دوره نوبت دوم (شبانه) : ۲ هزار و ۸۷۱ نفر

ظرفیت مناطق محروم (زلزله زده، سیل زده و سایر مصوبات) : ۲۶۳ نفر

ظرفیت دانشگاه فرهنگیان (ویژه داوطلبان آزاد) : ۴ هزار و ۲۷۸ نفر

ظرفیت دانشگاه ها و موسسات غیردولتی و غیرانتفاعی : ۷ هزار و ۴۳۳ نفر

ظرفیت پذیرش گروه آزمایشی تجربی دانشگاه پیام نور : ۳ هزار و ۵۷۲ نفر

در گروه علوم تجربی بخش عمده ای از ظرفیت به رشته ها و دانشگاه های علوم پزشکی اختصاص دارد. ظرفیت کل رشته های علوم پزشکی در سال گذشته، ۲۷ هزار و ۵۴۴ نفر بوده است که از این میان ۲۲ هزار و ۷۸۲ نفر ظرفیت دوره های روزانه علوم پزشکی و ۳ هزار و ۴۷۶ نفر ظرفیت دوره های شهریه پرداز علوم پزشکی است.

ظرفیت کل رشته های علوم پزشکی : ۲۷ هزار و ۵۴۴ نفر

ظرفیت دوره های روزانه علوم پزشکی : ۲۲ هزار و ۷۸۲ نفر

ظرفیت دوره های شهریه پرداز علوم پزشکی : ۳ هزار و ۴۷۶ نفر

ظرفیت پذیرش رشته های علوم پزشکی رشته دندانپزشکی

در سال گذشته، رشته دندانپزشکی ظرفیت پایین تری از پزشکی داشته است. ظرفیت کل پذیرش دندانپزشکی در کنکور ۹۹ تعداد ۱ هزار و ۳۷۳ نفر بوده است که ظرفیت دندانپزشکی دوره روزانه و شهریه پرداز را شامل می شود. ظرفیت دوره روزانه دندانپزشکی در سال گذشته ۸۹۶ نفر و ظرفیت دوره شهریه پرداز ۲۷۲ نفر بوده است. ظرفیت دانشگاه آزاد در رشته دندانپزشکی در سال گذشته ۲۰۵ نفر بوده است.

ظرفیت کل پذیرش رشته دندانپزشکی : ۱ هزار و ۳۷۳ نفر

ظرفیت دوره روزانه دندانپزشکی : ۸۹۶ نفر

ظرفیت دوره شهریه پرداز دندانپزشکی : ۲۷۲ نفر

ظرفیت دانشگاه آزاد رشته دندانپزشکی : ۲۰۵ نفر

ظرفیت پذیرش رشته های علوم پزشکی رشته پزشکی

رشته پزشکی به عنوان یکی از پرطرفدار ترین رشته های کنکور در کنکور سراسری سال گذشته، دارای ۵ هزار و ۸۶۱ نفر ظرفیت است که از این میان ۳ هزار و ۸۳۶ نفر ظرفیت دوره روزانه و ۱ هزار و ۱۹۴ ظرفیت دوره شهریه پرداز است. ظرفیت دانشگاه آزاد جدای از ظرفیت روزانه و شهریه پرداز ۶۵۱ نفر است.

ظرفیت کل پذیرش رشته پزشکی : ۵ هزار و ۸۶۱ نفر

ظرفیت دوره روزانه پزشکی : ۳ هزار و ۸۳۶ نفر

ظرفیت دوره شهریه پرداز پزشکی : ۱ هزار و ۱۹۴ نفر

ظرفیت دانشگاه آزاد رشته پزشکی : ۶۵۱ نفر

ظرفیت پذیرش رشته های علوم پزشکی رشته داروسازی

ظرفیت پذیرش رشته های علوم پزشکی رشته داروسازی در دوره های مختلف در ادامه بیان شده است. رشته داروسازی نیز به عنوان دیگر رشته پرطرفدار دکتری عمومی دارای ۱ هزار و ۱۸۵ نفر ظرفیت مجموع روزانه و شهریه پرداز در سال گذشته بوده است. ظرفیت روزانه ۷۵۴ نفر و ظرفیت شهریه پرداز این رشته  ۲۹۱ نفر است. ظرفیت دانشگاه آزاد در رشته داروسازی در کنکور ۹۹ تنها ۱۴۰ نفر بوده است.

ظرفیت کل رشته داروسازی : ۱ هزار و ۱۸۵ نفر

ظرفیت دوره روزانه رشته داروسازی : ۷۵۴ نفر

ظرفیت شهریه پرداز رشته داروسازی : ۲۹۱ نفر

ظرفیت دانشگاه آزاد رشته داروسازی : ۱۴۰ نفر

در مجموع ۸ هزار و ۴۱۹ نفر ظرفیت سه رشته پرطرفدار پزشکی، دندانپزشکی و داروسازی در سال گذشته بوده است. همچنین ظرفیت دانشگاه آزاد اسلامی در این سه رشته در کنکور ۹۹ حدود ۹۹۲ نفر بوده است.

معرفی برخی از پزشکان نامدار جهان 

۱- لویی پاستور 

دستاورد: کشف باکتری، پاستوریزه کردن غذا، ساخت واکسن برای بیماری هاری و سیاه‌زخم، نجات صنعت ابریشم‌سازی

لویی پاستور، ششم دی ۱۲۰۱ / ۲۷ دسامبر ۱۸۲۲ در فرانسه متولد شد. او به هنر علاقه زیادی داشت و پس از گرفتن لیسانس در زمینه هنر به سراغ شیمی و زیست‌شناسی رفت و در این رشته، استعداد بسیاری از خود نشان داد. او به دنبال آزمایش‌های بسیار، موفق به کشف باکتری و موجب جهشی بزرگ در دانش پزشکی شد. او ثابت کرد، باکتری‌ها باعث فساد مواد خوراکی می‌شوند و فرآیند پاستوریزه کردن را ابداع کرد. همچنین نشان داد، حمله میکروب به تخم‌های سالم کرم ابریشم، موجب بیماری و از بین رفتن آنها می‌شود و در نهایت توانست روشی ابداع کند که از آلوده شدن تخم‌های کرم ابریشم به میکروب‌های بیماریزا پیشگیری کند و صنعت ابریشم‌سازی را از نابودی نجات دهد. او با آزمایش و تحقیقات بسیار خود سرانجام توانست واکسنی برای بیماری‌هایی مانند سیاه‌زخم، وبا، سل، آبله و هاری تهیه کند.

۲- کارل لندشتاینر 

دستاورد: کشف گروه‌های خونی

کارل لندشتاینر، ۲۵ خرداد ۱۲۴۷/ ۱۴ ژوئن ۱۸۶۸ در اتریش به دنیا آمد و در دانشگاه به مطالعه زیست‌شناسی پرداخت و سال ۱۲۷۰/۱۸۹۱، مدرک پزشکی خود را گرفت. او برای افزایش دانش خود در زمینه شیمی در آزمایشگاه‌های مجهز مونیخ مشغول تحقیق شد و پس از بازگشت به وین، کار خود را در موسسه بهداشت وین ادامه داد. در این دوران، به مکانیسم ایمنی بدن علاقه‌مند شد و در این زمینه مطالعات و تحقیقات بسیاری انجام داد. لندشتاینر سال ۱۲۸۸/ ۱۹۰۹، توانست ویژگی‌های گروه‌های خونی را تشخیص دهد و آنها را در چهار گروه AB، A، B و O طبقه‌بندی کند و سال ۱۳۰۹/ ۱۹۳۰ به دلیل این کشف برنده جایزه نوبل شد. بعدها توانست عامل RH را در خون کشف کند. او بیشتر عمر خود را صرف بررسی‌ گروه‌های خونی و آنتی‌ژن و آنتی‌بادی و سایر عوامل ایمنی‌شناسی خون کرد.

۳- آلویز آلزایمر 

دستاورد: تشخیص زوال عقل (آلزایمر)

آلویز آلزایمر، سال ۱۲۴۳/ ۱۸۶۴ در آلمان متولد شد. او به علوم علاقه وافری داشت و در رشته پزشکی و همچنین روانپزشکی تحصیل کرد. آلزایمر همیشه سخن والدینش را که معتقد بودند، افراد قوی باید به ضعفا توجه کنند، آویزه گوش قرار می‌داد و آن را در تمام زندگی‌اش به کار بست. آلویز آلزایمر وقتی در بیمارستانی در فرانکفورت کار می‌‌کرد، با زنی ۵۱ ساله روبه‌رو شد که حافظه کوتاه‌مدت خود را از دست داده بود. پس از تحقیق بسیار روی آسیب‌شناسی عصبی و همچنین روی مغز این بیمار پس از فوتش، او سرانجام توانست دلیل زوال عقل را تشخیص دهد و در کالبدشکافی مشاهده کرد که قشر مغز بیمار کوچک شده و ناهنجاری‌هایی در فیبریل‌های دیواره سلول‌های مغزی او وجود دارد و این شرایط منجر به بیماری شده است. بعدها نام این بیماری را به افتخار وی، آلزایمر گذاشتند.

۴- الکساندر فلمینگ 

دستاورد: کشف پنی‌سیلین

الکساندر فلمینگ، ۱۵ مرداد ۱۲۶۰/ ۶ اوت ۱۸۸۱ در منطقه‌ای روستایی در اسکاتلند متولد شد. او در دانشگاه به تحصیل پزشکی پرداخت و در جنگ جهانی اول، به عنوان پزشک خدمت کرد و زخم‌های عفونی را مورد مطالعه قرار داد. او متوجه شد که اغلب مواد ضدعفونی‌کننده پیش از این که میکروب‌ها را از بین ببرند، سلول‌های بدن را تخریب می‌کنند و باعث مرگ بیمار می‌شوند. به این ترتیب، به فکر تولید ماده‌ای افتاد که بتواند بدون صدمه رساندن به سلول‌های سالم، باکتری‌های عفونی‌‌کننده را از بین ببرد. پس از مدتی تحقیق، او آنزیمی در بدن و ترکیبات مخاط و اشک، به نام لیسوزیم کشف کرد که بدون صدمه زدن به سلول‌ها، برخی میکروب‌ها را از بین می‌برد. سال ۱۳۰۷/ ۱۹۲۸ او پس از کشت باکتری استافیلوکوک، متوجه رشد کپک بر قسمت‌هایی از این باکتری شد و فهمید ماده‌ای که کپک تولید می‌کند، پادزهر باکتری استافیلوکوک است و به این ترتیب توانست ماده پنی‌سیلیوم نوتاتیوم (پنی‌سیلین) را کشف کند که جلوی رشد باکتری‌های مضر را در بدن می‌گیرد.

۵- جیمز پارکینسون 

دستاورد: شرح بیماری پارکینسون

جیمز پارکینسون، ۲۲ فروردین ۱۱۳۴/ ۱۱ آوریل ۱۷۵۵ در لندن متولد شد. او همانند پدرش به پزشکی روی آورد و سال ۱۱۶۳ / ۱۷۸۴ جراح شد. او در کنار پزشکی به شیمی، زمین‌شناسی، دیرینه شناسی و سیاست علاقه شدیدی داشت. پارکینسون به دلیل تسلطی که به قانون و فن بیان داشت، به طرفداری از اقشار محروم جامعه می‌پرداخت و به آنها کمک بسیاری می‌کرد. او بعدها در سال ۱۱۷۸/۱۷۹۹، از فعالیت سیاسی خود کم کرد و روی طبابت متمرکز شد و شروع به تحقیق درباره بیماری‌های گوناگون کرد. پارکینسون در باره نقرس به راه‌حل‌هایی به منظور کم کردن درد و تورم دست یافت و همچنین در باره چگونگی پاره شدن آپاندیس و مرگ بیمار، گزارش‌هایی ارائه کرد، اما بزرگ‌ترین دستاورد او توصیف بیماری فلج لرزشی بود که بعدها به نام پارکینسون معروف شد. این بیماری همان لرزش در وضع استراحت است که شیوع آن بیشتر در سنین پیری است، اما در جوانان هم دیده می‌شود.

 

معرفی مشاهیر پزشکی ایرانی

۱- پروفسور توفیق موسیوند مخترع نخستین قلب مصنوعی داخل بدن انسان

دکتر توفیق موسیوند استاد جراحی دانشکده پزشکی اتاوای کانادا و مخترع جهانی نخستین قلب مصنوعی داخل بدن انسان می‌باشد. ایشان در سال ۱۳۱۵در روستای ورکانه همدان چشم به جهان گشود و تا ۱۴ سالگی برای کمک به خانواده چوپانی کرد.

دکتر موسیوند فارغ التحصیل رشته مهندسی کشاورزی از دانشگاه تهران و فوق لیسانس مهندسی مکانیک از کانادا و دکترای پزشکی و فوق تخصص جراحی قلب از کانادا می‌باشد. او صاحب اختراعاتی از جمله قلب مصنوعی، امکان تشخیص پزشکی از راه دور و تنظیم و معالجه قلب، تعیین DNA انسان توسط اثر انگشت و ۱۴ اختراع پزشکی دیگر می‌باشد.

اشتیاق توفیق موسیوند به آموختن، او را در ابتدا به دانشگاه تهران و سپس با بورسیه‌ای که به دست آورد به دانشگاه آلبرتای کانادا راهی ساخت. سال‌های ابتدایی زندگی در کانادا برای دکتر موسیوند بسیارسخت گذشت. او علاوه بر یادگیری زبان و تحصیل در طول شبانه روز حتی مجبور به کار به عنوان یک ظرف‌شور بود. توفیق موسیوند پس از فارغ‌التحصیل شدن در رشته‌های مدیریت و مهندسی مکانیک با دختری کانادایی ازدواج کرده و در دهه ۱۹۷۰ سمت‌های متعددی را به عنوان یک مهندس برعهده داشت.

بعد از اختراع قلب مصنوعی به شهرت جهانی رسید و ریاست بسیاری از هیئت‌ های علمی و تخصصی و سمت استادی رشته‌ های جراحی و مهندسی در دانشگاه‌های اوتاوا و کارلتون را برعهده گرفت. فعالیت‌های تحقیقاتی او باعث به وجود آمدن سالی ۱۰۰۰ شغل در کانادا و سرریز شدن بیش از ۲۰۰ میلیون دلار سرمایه‌گذاری خارجی در طی ده سال شده است.

۲- علی اصغر خدا دوست برجسته‌ترین جراح چشم پزشک ایرانی

علی اصغر خدادوست در سال ۱۳۱۴ در شیراز به دنیا آمد. دبستان و دبیرستان را در زادگاه خود گذراند و پس از آن به عنوان آموزگار در دبستان داوری داراب مشغول به کار شد. در سال ۱۳۳۳ در آزمون ورودی دانشکده پزشکی شیراز شرکت کرد و با رتبه ممتاز در بین داوطلبان پذیرفته شد. دوره شش ساله پزشکی را با درجه ممتاز پشت سر گذاشت و پس از یک سال گذراندن دوره دستیاری چشم و گوش و حلق و بینی در بیمارستان نمازی دانشگاه شیراز در سال ۱۳۴۱، از طرف دولت برای گذراندن دوره تخصصی در ایالات متحده برگزیده شد.

دکتر علی اصغر خدا دوست پدر چشم پزشکی ایران و استاد چشم پزشکی دانشگاه‌های آمریکا و یکی از چشم پزشکان مطرح در عرصه بین‌المللی بود. او توسط شخصیت‌های شناخته شده جامعه چشم پزشکی آمریکا به عنوان بهترین جراح پیوند قرنیه در دنیا معرفی شد. شهرت او علاوه بر مقالات علمی متعدد و تحقیقات گسترده درزمینه‌های مختلف و کیفیت درمان و تجربه در درمان جراحی، مدیون تحقیقات پایه‌ای در زمینه ناراحتی‌های سطح قرنیه ‌است، تا آنجا که در پیوندهای قرنیه روی مکانیسم دفع پیوند به افتخار او Khodadoust line نامگذاری شده‌. او در شیراز، بیمارستان فوق تخصصی چشم دکتر خدادوست را بنا کرد.

دکتر خدادوست، جراح نابغه ایرانی ساعت ۱:۴۸ بامداد روز ۱۹ اسفند سال ۱۳۹۶ (ساعت ۱۶:۱۸ روز ۹ مارس ۲۰۱۸ به وقت محلی) به دلیل ایست قلبی در آمریکا دار فانی را وداع گفت.

۳- پروفسور مجید سمیعی مشهورترین جراح مغز و اعصاب ایرانی

پروفسور مجید سمیعی درتاریخ  ۲۹ خرداد ۱۳۱۶ در شهر تهران چشم به جهان گشودند.ایشان دوره‌ی دبیرستان را در دبیرستان شاهپور رشت به اتمام رساند و برای ادامه‌ی تحصیل به آلمان رفت. به نقل دکتر سمیعی ایشان در سن ۱۱ سالگی علاقه‌ی بسیار زیادی به جراحی مغز و اعصاب پیدا کرد و به همین دلیل در دانشگاه یوهانس گوتنبرگ در شهر ماینتس به تحصیل در رشته‌های زیست‌شناسی و پزشکی پرداخت. او به دلیل کسب عالی‌ترین نمرات در امتحانات پایان دوره‌ی پزشکی توانست جایزه‌ی ویژه‌ی وزارت علوم ایران برای برترین دانشجویان مقیم اروپا را دریافت کند.

او سپس دوره‌ی تخصصی جراحی مغز و اعصاب را زیر نظر کورت شورمن آغاز کرد و سال ۱۳۴۹ یعنی در سن ۳۳ سالگی موفق به دریافت مدرک بورد تخصصی در این رشته از کشور آلمان شد.

پروفسور سمیعی در سال ۱۳۵۰ نخستین دوره‌ی آموزشی جراحی میکروسکوپی را آغاز کرد و در سال ۱۳۵۶ با کمک بنیاد فولکس‌واگن، اولین آزمایشگاه تمرین جراحی میکروسکوپی آلمان را تأسیس کرد.

او در سال ۱۳۵۶ ریاست دپارتمان جراحی مغز و اعصاب در بیمارستان نورداشتات شهر هانوفر آلمان را بر عهده گرفت. او در سال ۱۳۶۷ سمت استادی جراحی مغز و اعصاب دانشگاه پزشکی هانوفر را پذیرفت. پروفسور سمیعی چندین سال ریاست هر دو دپارتمان جراحی مغز و اعصاب در بیمارستان نورداشتات و دانشگاه پزشکی هانوفر را بر عهده داشت

او در سال ۱۹۷۹ نخستین دوره‌ی آموزشی جراحی قاعده‌ی جمجمه در جهان را در شهر هانوفر پایه‌گذاری نمود و در سال‌های ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۱ به سمت ریاست فدراسیون جهانی انجمن‌های جراحی مغز و اعصاب برگزیده شد.

پروفسور مجید سمیعی در دهه‌ی ۱۹۹۰ یک مرکز خصوصی بین‌المللی علوم اعصاب را که به‌اختصار INI نامیده می‌شود، در مرکز شهر هانوفر آلمان تأسیس کرد. این مرکز که  طراحی معماری آن برگرفته از شکل مغز است، از بهترین پزشکان بین‌المللی و جدیدترین تکنولوژی‌های پزشکی و خدماتی بهره‌ می‌برد و به همین دلیل، باکیفیت‌ترین خدمات سلامتی را به بیماران سیستم‌های عصبی ارائه می‌کند. پروفسور سمیعی حدود ۱۴ سال پیش از ریاست دپارتمان‌های جراحی مغز و اعصاب در بیمارستان نورداشتات و دانشگاه پزشکی هانوفر اعلام بازنشستگی کرد و تمام توان خود را به توسعه‌ی این مؤسسه‌ اختصاص داد؛ در حال حاضر ریاست INI را خود او و پسرش، پروفسور امیر سمیعی بر عهده دارند.

پروفسور سمیعی همچنین در سال ۲۰۰۴ مؤسسه‌ی بین‌المللی علوم اعصاب چین واقع در دانشگاه پزشکی پکن را سازمان‌دهی و تأسیس کرد.

او همچنین در سال ۲۰۱۴ از سوی آکادمی جهانی جراحان مغز و اعصاب عنوان برترین جراح مغز جهان را به خود اختصاص داد.

۴- دکتر محمد اسماعیل تشید، پدر بیهوشی نوین ایران

وی از بنیانگذاران بیهوشی نوین در ایران بود و در نظام آموزشی ایران در زمینه بیهوشی تغییراتی اساسی ایجاد کرد که به آموزش نسل جدیدی از متخصصان بیهوشی در ایران منجر شد.این پزشک برای نگارش کتاب خود جایزه کتاب سال را در ایران دریافت کرد.

۵- دکتر یحیی عدل، پدر جراحی نوین ایران

این جراح ایرانی ملقب به پدر جراحی ایران است. بزرگ‌ترین هنر دکتر عدل آن بود که ترس جراحان را از عمل جراحی از میان برد و به آنان دل داد که به جراحی روی آورند و موفق شوند. البته تکنیک‌های جدید و پیدایش آنتی‌بیوتیک‌ها به موفقیت‌های جدید در جراحی و شهرت او کمک کرد. این پزشک بنام سال ۱۳۸۱ درگذشت.

۶- دکتر محمدقلی شمس، پدرچشم پزشکی ایران

وی ملقب به پدر چشم پزشکی ایران از فرانسه است. شمس بنیانگذار بیمارستان چشم پزشکی فارابی به عنوان اولین مرکز تخصصی چشم پزشکی در ایران است. وی هنگام مرگ(سال ۷۵) قدیمی‌ترین عضو انجمن چشم‌پزشکی فرانسه بود و بارها به ریاست انجمن‌های چشم پزشکی مختلف در جهان برگزیده شد.

۷- دکتر مسیح دانشوری، اولین متخصص ریه در ایران

وی پزشک متخصص ریه ایران بود. از جمله بیمارانی که با تلاش وی از مرگ نجات یافتند شخصی به نام رزاق منش بود که از ثروتمندان پایتخت به شمار می‌آمد. لذا پس از بهبود با کمک یکدیگر بیمارستان رزاق منش را در تهران احداث کردند. وی در تاسیس چند بیمارستان دیگر همچون بیمارستان ابوعلی و بیمارستان فیروزآبادی نقش محوری داشت. مسیح دانشوری سرانجام سال ۱۳۴۷ در تهران درگذشت.

۸- دکتر هاراطون داویدیان، پدر روانپزشکی نوین ایران

وی از بنیانگذاران روانپزشکی در ایران است. هاراطویان در طول نزدیک به نیم قرن تلاش علمی ممتد و بی وقفه، با تصدی سمت‌ها و مسئولیت‌های اجرایی، آموزشی و پژوهشی در سطوح ملی و بین‌المللی، منشأ خدمات ارزنده‌ای در رشته روان پزشکی بوده است. استاد هاراطون داویدیان، پدر علم نوین روانپزشکی ایران و نخستین دستیار رشته بیماری های روانی در کشور پس از سال‌ها تلاش و فعالیت در آبان ماه سال ۱۳۸۸ دار فانی را وداع گفت.

۹- دکتر جلال بریمانی، پدر نورولوژی مدرن ایران

بریمانی دارای گواهینامه تحصیلات تخصصی در رشتة علوم اعصاب و روانی از دانشگاه پاریس بود. همچنین وی بنیانگذار انجمن علوم اعصاب ایران نیز بوده است. این پزشک بنام اولین مقالات مغز و اعصاب ایران را در مجلات بین‌المللی به چاپ رساند و سال‌ها مغز و اعصاب ایران را در جوامع بین‌المللی نمایندگی می‌کرد. “تاریخ روابط پزشکی ایران و فرانسه” (تالیف به فرانسه و فارسی) و “در آسمان ادب” (تالیف به زبان فارسی) از جمله آثار وی هستند. این استاد عالی مقام سرانجام در اسفند ۱۳۹۰ درگذشت.

۱۰- محمد حسین ماندگار، پدر پیوند قلب ایران

وی موسسه پیوند قلب و ریه بیمارستان دکتر شریعتی است و در تابستان ۱۳۷۲ اولین پیوند موفقیت آمیز قلب در ایران را به نام خود به ثبت رسانید. دکتر ماندگار در حال حاضر استاد جراحی قلب دانشگاه تهران است. ماندگار بخش جراحی قلب بیمارستان دکتر شریعتی تهران را پایه گذاری کرد که بعدها این مرکز دانشگاهی به یکی از پرکارترین و مشهورترین بیمارستان‌های دانشگاهی تهران در رشته جراحی قلب تبدیل شد.

۱۱- دکتر سیدعلی ملک حسینی ،پدر پیوند کبد ایران

وی نخستین پیوند کبد در ایران از فرد زنده به زنده را انجام داد و در دائرةالمعارف پزشکی به عنوان پدر پیوند کبد در ایران معرفی شد. ملک در دومین دوره چهره‌های ماندگار ، به عنوان چهره ماندگار در عرصه پیوند اعضای حیاتی و جراحی عروق شناخته شد. این متحصص حاذق، رئیس انجمن پیوند اعضای خاورمیانه است.

۱۲- دکتر اسماعیل یزدی، پدر دندانپزشکی نوین ایران

وی نخستین مطب محدود به دندانپزشکی را دایر و همزمان در بیمارستان پارس تهران به عنوان مسئول جراحی های دهان و فک و صورت شروع به فعالیت کرد و اولین جراحی های فک را طبق روش روز انجام داد. یزدی سال ۱۳۵۳ به مرتبه استادی ارتقا یافت و به واسطه فعالیت های درخشان دانشگاهی، آموزشی، پژوهشی و اجرایی در سال ۱۳۶۹ به دریافت لوح استادی ممتاز مفتخر شد.

 

برای دانلود مجموعه آیکون‌های روز پزشک اینجا کلیک کنید. 

برای دانلود اینفوگرافیک رایگان و باکیفیت روز پزشک اینجا کلیک کنید. 

 

منابع: 

وزارت بهداشت/سازمان نظام پزشکی/تابناک/همشهری آنلاین/ایسنا/تسنیم/خبرگزاری صدا سیما/جام جم آنلاین

Leave a comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

58 + = 60